تنگ غروب | سینا شعبانخانی

تنگ غروب

تنگ غروب، دل من بدجوری تنگ میشه برات چه ساده پاک کردی منو، از دفتر خاطره هات
خیلی دلم گرفته که نموندی، تو کنار من حتی تو آسمون نموند ستاره ای برای من
غروب سرد لعنتی، آتیش کشید به زندگیم اشکامو جاری کرده روی دفتر همیشگیم
خیلی بدی کردی، به من بدون که یادم نمـیره این کاری که تو کردی، از خاطر آدم نمیره
تو همه ی فکر منی چرا میری دل میکنی از همه ی خاطره هات، داری منو خـط میزنی

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *