تصنیف راز میان من و تو | سینا سرلک

تصنیف راز میان من و تو

نیست چو باخبر کسی راز میان منو تو
فاش بگو راز میان منو تو سوخت مرا سخن بگو
سوزو گدازه منو تو قصه ی عاشقی بود
رازو نیاز منو تو حاجت استخاره نیست
نازو نیاز منو تو شهره ی عاشقی بود
نغمه ی ساز منو تو دلبرا کم جفا کن ز برم
کوله باره عشقت را به کجا ببرم
همچو پروانه سوزد همه بالو پرم
هچو شمعی بسوزد جگرم
گر شیرین ز شهد تو آگاه بود
بیستون نزد فرهاد چون کاه بود
با تو ساز من نغمه ی عاشقانه هاست
با تو شعر من شعر جاودانه هاست
دلبرا کم جفا کن ز برم
کوله باره عشقت را به کجا ببرم
همچو پروانه سوزد همه بالو پرم
هچو شمعی بسوزد جگرم
گر شیرین ز شهد تو آگاه بود
بیستون نزد فرهاد چون کاه بود
با تو ساز من نغمه ی عاشقانه هاست
با تو شعر من شعر جاودانه هاست
با تو ساز من نغمه ی عاشقانه هاست
با تو شعر من شعر جاودانه هاست
دلبرا کم جفا کن ز برم
کوله باره عشقت را به کجا ببرم
همچو پروانه سوزد همه بالو پرم
هچو شمعی بسوزد جگرم
گر شیرین ز شهد تو آگاه بود
بیستون نزد فرهاد چون کاه بود
با تو ساز من نغمه ی عاشقانه هاست
با تو شعر من شعر جاودانه هاست

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *