تصنیف حدیث آرزومندی | سینا سرلک

تصنیف حدیث آرزومندی

سحر با بادی می‌گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می‌رو بدین راه و روش می‌رو
که با دلدار پیوندی که با دلدار پیوند
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
شرح آرزومندی در این بازار در این بازار
اگر سودیست اگر سودیست با درویش خرسند است
با درویش خرسند است در این بازار در این بازار
اگر سودیست، اگر سودیست با درویش خرسند است
با درویش خرسند است خدایا خدایا خدایا
خدایا منعمم گردان منعمم گردان
به درویشی و خرسندی به درویشی و خرسندی
به درویشی و خرسندی
الا ای یوسف مصری الا ای یوسف مصری
که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *