موج بی قرار | سینا سرلک

موج بی قرار

تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند به سویی نسیم هزار آرزوی فریبا
تو موجی و دریای حسرت مکانت پریشان رنگین افقهای فردا
نگاه مه آلوده دیدگانت تو دائم به خود در ستیزی
تو هرگز نداری سکونی تو دائم ز خود می گریزی
تو آن ابر آشفته نیلگونی چ می شد خدا یا چه می شد
اگر ساحلی دور بودم شبی با دو بازوی بگشوده خود
تو را می ربودم تو را می ربودم تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشان رنگین افقهای فردا نگاه مه آلوده دیدگانت
تو دائم به خود در ستیزی تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود می گریزی تو آن ابر آشفته نیلگونی چ می شد خدا یا
چه می شد اگر ساحلی دور بودم شبی با دو بازوی بگشوده خود
تو را می ربودم تو را می ربودم

Featured on

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *