ماه هلال گشته از دوری چشم مست تو
کو شب چارده در شود ماه تمام میشود
هر شود به یاد تو نیستی و جان عدم
هستی و هست ها همه فدا را میشود
گر که تو سیاد دلی کبوتر وجود من
به دانه ی خال لبت وارد دام میشود
مرا به ساقی و میش نیست طلب برای من
یک نظر از نرگس تو جلوه ی جام میشود
یا که خدا به یاد خود جمال تو بیافرید
یا که به چشم من رخت جمیل تا میشود
با نفست تمام کن تمام نا تمام من
بیا ببین به شوق تو زمان تمام میشود
آمده ای تو سالهاست فقان به چشم تار من
کرشمه ای کن که دلم بی تو فنا میشود
نظرات