فراموشی | شهاب مظفری

فراموشی

خیلی‌ وقته دیگه دلتنگی‌ سراغم نماید
خیلی‌ وقته دل تنهام دیگه عشقی‌ نمیخواد من فراموش کردم انگار
میشه بی‌ بهونه‌ خندید میشه از کنار ساحل آخر دریا رو هم دید
میشه تو زردی پائیز از بهار و آیینه‌ها گفت میشه تو قفس نشست و
از پر پرنده‌ها گفت حس آغوشای گرمو دیگه از یاد بردم انگار تو چیو یادم میاری
میبینی‌ من مردم انگار خیلی‌ دیر از راه رسیدی دیگه پیرم و شکسته
عمرتو نظر به پای من دل مرده خسته خیلی‌ دیر از راه رسیدی
دیگه پیرم و شکسته عمرتو نظر به پای من دل مرده خسته
برو چشم من دیگه سویی نداره که ببینه خوبیاتو فکر نکن می‌خوام بری که
یه کسی بگیره جاتو خیلی‌ دیر از راه رسیدی دیگه پیرم و شکسته
عمرتو نظر به پای من دل مرده خسته

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *