زندان تکراری

برگرد و کاری کن فراموشت کنم کم کم
تا تو نگشتی در دل دیوانه تکراری
برگرد و کافر کن مرا با چشم های خود
از دست آسان می رود ایمان تکراری
بعد از تو می‌ میرم در این زندان تکراری
این زندگی این درد بی پایان تکراری
مانند رودی خشکم و گم کرده ام انگار
خود را در این صحرای بی پایان تکراری
تکرار کن نام مرا شاید صدایت باز
باران شود بر آتش سوزان تکراری
برگرد و کافر کن مرا با چشم های خود
از دست آسان می رود ایمان تکراری
از دست آسان می رود ایمان تکراری
فرقی ندارد زندگی با مرگ وقتی که
بی تو شده هر گوشه ی این خانه تکراری
بیزارم از شهری که گم کردم تو را در آن
بعد از تو بیزارم از این باران تکراری
برگرد و کاری کن فراموشت کنم کم کم
تا تو نگشتی در دل دیوانه تکراری
برگرد و کافر کن مرا با چشم های خود
از دست آسان می رود ایمان تکراری
از دست آسان می رود ایمان تکراری