معمای شاه | سالار عقیلی

معمای شاه

ایران به آتش می‌ کشد خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان می‌ دهد مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی در مرگ رویین تن شده
مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان این گنج های بی شمار
مرزیست پر گوهر ولی با رنج های بی شمار
در بند بنشانم ولی از بند‌ها آزاد شو
قلب مرا ویران کن و با خون من آباد شو
ما قرن‌ ها پای وطن پیدا و پنهان مانده‌ ایم
ما پای فرهنگی کهن با نام ایران مانده‌ ایم
ایران به آتش می‌ کشد خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان می ‌دهد مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی در مرگ رویین‌ تن شده
مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان این گنج های بی شمار
مرزیست پر گوهر ولی با رنج های بی شمار
ایران به آتش می‌ کشد خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان می ‌دهد مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی در مرگ رویین‌ تن شده
مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان این گنج های بی شمار
مرزیست پر گوهر ولی با رنج های بی شمار

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *