ققنوس | سالار عقیلی

ققنوس

بگو جز تو ای آخرین حادثه
چه چیزی دلم را تکان می دهد
کدام آینه غیر چشمان تو
به من زندگی را نشان می دهد
تو در یاد من هستی و نیستی
چه کردی پریزاد من با خودت
چنان عطری از شیشه پنهان شدی
هوای تو اینجاست اما خودت
من آن سوی شب های ناباوری
به دست تو فانوس را دیده ام
به خاکستر از قول آتش بگو:
که من خواب ققنوس را دیده ام
اگرچه در این شام رویازده
کسی وقت رفتن نیامد به حرف
مرا باز هم می رساند به تو
قدم های جامانده بر روی برف

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *