دکلمه بوی تند وزیده از و بیکلام خوشه های گندم | سالار عقیلی

دکلمه بوی تند وزیده از و بیکلام خوشه های گندم

بوهای غریبی از پرده ای که باد کنار برده
عبور میکنند و طرح میکنند چهره ی سرزمینی دور را
از حاشیه هایش کرم های شب تابی چراغ به دست میگریزند و همچنان باد می وزد
جانوان اهلی این سرزمین با گوشهایی گشاد و دهانهایی دوخته به جهتی متمایل به خواب رفتند
اتفاق پیش از این افتاده است و البته رها شدن پرها در خلا با رقصی ملایم پرواز نیست

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *