حالا که تو کنار من نیستی
عاشق و بیقرار من نیستی
دشمنی دیگه یار من نیستی
دلخوشی ندارم این روزا
پر شده دیگه کاسه ی صبرم
منو بیرون بیارین از قبرم
من همون آسمون بی ابرم
دوست دارم ببارم این روزا
بیتو غمگین و گیج و بیتابم
چند وقته شبا نمی خوابم
دیگه تو راه نرو رو اعصابم
من خودم بیقرارم این روزا
کی میگه تو همیشه باهامی
یا همون آدمی که می خوامی
تو همون درد بی سرانجامی
که بهش من دچارم این روزا
اینکه مه نیست دود سیگاره
خواب عکست هنوز رو دیواره
خوب نگاه کن ببین چطور داره
می گذره روزگارم
با من از زلف یار صحبت کن
از زمان قرار صحبت کن
یه کمی از بهار صحبت کن
خشک و بی برگ و بارم
بیتو غمگین و گیج و بیتابم
چند وقته شبا نمی خوابم
دیگه تو راه نرو رو اعصابم
من خودم بیقرارم این روزا
کی میگه تو همیشه باهامی
یا همون آدمی که می خوامی
تو همون درد بی سرانجامی
که بهش من دچارم این روزا

نظرات