ساقی

بریز ساقی؛ که امشب بی قرارم
هوای گریه داره، حالِ زارم
بریز ساقی؛ که امشب مستِ مستم… که امشب توبه ام را من شکستم
من خمارم، ساقیا
پیمانه می خواهد، دلم
استکان پر کن! میِ جانانه می خواهد، دلم
بریز ساقی؛ که تنهایم در این شب… کسی را من ندارم؛ جز غم و درد
بریز ساقی؛ که تو بر من دوایی
من خمارم ساقیا
پیمانه می خواهد، دلم
استکان پر کن! میِ جانانه می خواهد، دلم