از سر کوی تو با دیده ی تر خواهم رفت
چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهی بامی که پریدیم پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم رمیدیم

نظرات