بندباز | محسن چاووشی

بندباز

یه بندبازم من یه بند باز که دائم
چشم تو چشم جماعت می افته از رو طناب
یه قلب دارم من یه ماهی قرمز
که با تمام گلو چسبیده به قلّاب
یه بادبادک گیجم اوج که می گیرم
ممکنه کلّه کنم اما اسیر پروازم
یه کیمیاگر تنهام که توی رویاهام
از کپّه ی هیزم درخت می سازم
هنوز هیچ کتابی به هیشکی یاد نداده
فرق درخت با شاخ گوزن چیه
جنین سقط شده یه حافظه است که پریده
چه فایده داره یه مرده یادش بیاد کیه؟
چشمه ی کوچولو خواب نهنگ نبین
نهنگ سرگردون رو آب خونه نساز
قلّه ی پروازت یه سقف ریخته ست
چلچله ی بیچاره رو هیچ لونه نساز

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *