پرده بگردان و بزن ساز نو
هین که رسید
از فلک آواز نو
برجه ساقی طرب آغاز کن
وز می کهنه بنه آغاز نو
زخم چو بر دل، رسید
دیده پر از خون چراست
چون تو درون دلی
نقش تو بیرون چراست
خود به جهان درمرا
یک دلکی بود و بس
ما همه چون یک، دلیم
قصد شبیخون چراست

پرده بگردان و بزن ساز نو
هین که رسید
از فلک آواز نو
برجه ساقی طرب آغاز کن
وز می کهنه بنه آغاز نو
زخم چو بر دل، رسید
دیده پر از خون چراست
چون تو درون دلی
نقش تو بیرون چراست
خود به جهان درمرا
یک دلکی بود و بس
ما همه چون یک، دلیم
قصد شبیخون چراست
نظرات