ساز و آواز (عشاق) | محمدرضا شجریان

ساز و آواز (عشاق)

به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببین در آینه ی جویبار گریه ی بید
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید
چه جای من که در این روزگار بی فریاد
چه جای من که در این روزگار بی فریاد …
از دست جور تو ناهید بر فلک نالید
نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید
گذشت عمر و به دل عشوه میخریم هنوز
که هست
که هست در پی شام سیاه صبح سپید
صبح سپید

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *