ساز و آواز حجاز | محمدرضا شجریان

ساز و آواز حجاز

راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست، کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارد چاره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارد چاره نیست، چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود، خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه، در ولایت ما هیچ کاره نیست
کاره نیست، هیچ کاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را که می کشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماهپاره نیست
جای جلوه آن ماهپاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست، آشکاره نیست
نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ روی، به هیچ روی
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست، کم از سنگ خاره نیست

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *