ساز و آواز (به کشت خاطروم) | محمدرضا شجریان

ساز و آواز (به کشت خاطروم)

به کشت خاطرم جز غم نرویو
به باغم جز گل ماتم نرویاد
به صحرای دل بیحاصل مو
گیاه ناامیدی هم نرویو
امان ای دل ای دل ای دل ای دل …
خدا ای دل ای دل ای دل ای دل …
به دشت افتاده مجنون …
آخ به دشت افتاده مجنون زار و دلتنگ
چو سیل آورده چوبی در بن سنگ
آی چو سیل آورده چوبی در بن سنگ
به شب از آتش …
آخ به شب از آتش آه شرربار
نمایان بود در دامان کوهسار
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی‌بال و پرم کرد
به مو گفتی صبوری کن، صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
به روی دلبری گر مایلستم
خدا دلم …
مکن منعم، گرفتار دلستم
به روی دلبری گر مایلستم
مکن منعم، گرفتار دلستم
خدا را ساربون، آهسته می ران
که مو وامونده این قافلستم
عزیزا کاسه ی چشمم سرایت
میون هر دو چشمم جای پایت
ازو ترسم …
ازو ترسم که غافل پا نهی باز
نشینه خار مژگونم …
نشینه خار مژگونم به پایت
تو دوری از برم، دل در برم نیست …
تو دوری از برم، دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنّای دگر جز دلبرم نیست

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *