ساز و آواز با مثنوی | محمدرضا شجریان

ساز و آواز با مثنوی

به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید
گذشت عمر و به دل عشوه میخریم هنوز
که هست
که هست در پی شام سیاه صبح سپید
صبح سپید
بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد
ز بس که خون دل، ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید
که راست سایه، در این فتنه ها امید امان
شد آن زمان که دلی بود در آمان امید
باز بانگی از نیستان می رسد
غم به داد غم پرستان می رسد
بشنوید این شرح هجران بشنوید
با نی نالنده همدستان شوید
بی شما این نای نالان بی نوا است
این نواها از نفس های شما است
آن نفس کاتش از او آمد به تاب
آن نفس کایینه را روشن کند
آن نفس کاین خاک را گلشن کند
آن نفس کز شوق شورانگیز وی
بر دمد از جان نی صد های و هی

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *