آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا قیامت مست و حیران خوشتر است …
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم …
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است …
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
مینسازی تا نمیسوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوشتر است
چون وصالت هیچکس را روی نیست
روی در دیوار هجران خوشتر است
خشک سال وصل تو بینم مدام
لاجرم در دیده طوفان خوشتر است
لاجرم در دیده طوفان خوشتر است …
لاجرم در دیده طوفان خوشتر است …
همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گریان خوشتر است
تا سحر عطار گریان خوشتر است …
در عشق تو عقل سرنگون گشت
جان نیز خلاصهٔ جنون گشت
خود حال دلم چگونه گویم
کان کار به جان رسیده چون گشت
بر خاک درت به زاری زار
از بس که به خون بگشت خون گشت
درمان چه طلب کنم که عشقت
درمان چه طلب کنم که عشقت …
ما را سوی درد رهنمون گشت
ما را سوی درد رهنمون گشت …
خون دل ماست یا دل ماست
خونی که ز دیدهها برون گشت
تا قوت عشق تو بدیدم
سرگشتگیم بسی فزون گشت
سرگشتگیم بسی فزون گشت …
تا دور شدم من از در تو
از ناله دلم چو ارغنون گشت
از ناله دلم چو ارغنون گشت …


نظرات