همی نالم، همی نالم چو بلبل در سحرگاه
به بوی آنکه گلزارم تو باشی
چو گویم وصف حسنی، ماه رویی
غرض زان زلف و رخسارم تو باشی
غرض زان زلف و رخسارم تو باشی
اگر نام تو گویم ور نگویم
مراد از جمله گفتارم تو باشی
از آن دل در تو چون عراقی
که می خواهم که دلدارم تو باشی

نظرات