آواز خسرو و شیرین | محمدرضا شجریان

آواز خسرو و شیرین

چو گل هر دم
به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان
تا به، دامن
آخ من از دست غمت
من از دست غمت
مشکل برم جان
ولی دل را
تو آسان بردی از من
بردی از من
ولی دل را
تو آسان بردی از من
بردی از من
دلم را مشکن و
آخ دلم را مشکن و
در پا مینداز
که دارد در سر
زلف تو مسکن
زلف تو مسکن
آ ی که دارد در سر
زلف تو مسکن
زلف تو مسکن
دلم را مشکن و
در پا مینداز
که دارد در سر
زلف تو مسکن
زلف تو مسکن
به قول دشمنان
برگشتی از دوست
نگردد هیچکس با دوست دشمن
ببار ای شمع
اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت
سوز دلت بر خلق روشن
مکن کز سینه ام
آه، جگر سوز
برآید همچو دود
از راه روزن
برآید همچو دود
از راه روزن

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *