پرگل شده امشب بزم یاران
گویی باشد گل باران
شادی کن و افزون ساز و آواز
آرد شوق بی پایان
ساقی که نگاهش افزون ریزد
هردم از جا برخیزد
با آن لب خندان تا بازآید
صبر از دل ها بگریزد
دل سپردم امشب به مهی به مهی
کرده نگرانم نگهی نکهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی
دارم ای پری نقش تو را بر جانم
عشقت آتشی کرده به پا در جانم
امشب در چشم من چون ماه تابانی
بر عشقت پابندم میدانم میدانی
میبینی خرسندم میخندی می خواهی
تا ز غم رهی
دل سپردم امشب به مهی به مهی
کرده بی قرارم نگهی نگهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی
تابد امشب نور شادی بر دل
خوش باشد گر شادی گردد حاصل
بعد از انتظار
مژده ای دل شب های طوفانی
بگذشت و شد این عشق پنهانی آخر آشکار
دل سپردم امشب به مهی به مهی
کرده بی قرارم نگهی نگهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی
ماه من چه خوبی که رنجم ندهی

نظرات