سقوط گاه | میلاد بابایی

سقوط گاه

پای هواپیما که میرفتی یه لحظه برگشتی نگام کردی
گفتم بدون تو نمیتونم من پیر میشم ،تا تو برگردی
تو میدونستی مرد رویاهات از زندگی بی تو بیزاره
دلواپست بودم ولی گفتی هر رفتنی برگشتنی داره
چیزی نمیگی استرس دارم چیزی نمیگی باز میترسم
فکره سقوطتت مثل کابوسه چند ساله از پرواز میترسم
ترسم از اینه که از دست بدم تورو امشب هوا پسه ایندفعه رو نرو
ترسم از اینه که از دست بدم تورو امشب هوا پسه ایندفعه رو نرو
من هرشبو از دلهره از درد با فکرای مسموم ،میخوابم
تا شاید از بالا سرم رد شی هر شب رو روی بوم میخوام
اینجا یجوری آخره قصـه اس داری لبای مرگ و میبوسی
تف به تموم زندگی بی تو تف به تموم هواپیماهای روسی
ما هردو از جنس زمین هستیم دست از سر این آسمون بردار
اورژانس تو راهه تحمل کن طاقت بیار خانوم مهماندار

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *