مرهم | کامران مولایی

مرهم

خودت بهم بگو چرا این همه آزارم میدی
جلو چشات سوختم ولی درد منو نفهمیدی
گفتم میای تو زندگیم، یه کمی آروم میگیرم
این بودنت نبودنه هستیو دارم میمیرم
با اینکه تو کنارمی خیلی دلم از تو پره
اینجوری که تو با منی به درد من نمیخوره
نبودنت یه دردیه بودنتم درد دیگه
چشمای خیس من همش از غم بی کسیم میگه
تموم دلخوشیم اینه بگی همیشه با منی
نه اینکه اینجوری بخوای، آتیش به جونم بزنی
به جای اینکه مرحم زخمای زندگیم بشی
زخم زبونم میزنی دلخوشیامو میکشی
بگو چطور دلم باید از پس غصه بر بیاد
این همه آزارم میدی بازم دلم تورو میخواد
اگه میخوای بری برو، برو دیگه دلو بکن
اگه میخوای باشی بمون نمک به زخم من نزن

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *