───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ایران؛ فدایِ اشک وُ خنده ی تو… دلِ پر وُ تپنده ی تو…
فدایِ حسرت وُ امیدت…
رهاییِ رمنده ی تو… رهاییِ رمنده ی تو…
خیالِ عاشقانه؛ نو شد
هزار دل شکست وُ آخر؛ هزار وُ یک بهانه، نو شد
ایران! به خاکِ خسته ی تو؛ سوگند
به بغضِ خفته ی دماوند؛ که شوقِ زنده ماندنِ من، به شادی تو خورده پیوند…
ملودی : بابک زرین
به شادی تو خورده پیوند…
ایران! اگر دلِ تو را شکستند؛ تو را به بندِ کینه بستند…
چه عاشقانِ بی نشانی؛ که پای دردِ تو، نشستند… که پای دردِ تو، نشستند
ایران! اگر دلِ تو را شکستند؛ تو را به بندِ کینه بستند…
شعر : افشین یدالهی
چه عاشقانِ بی نشانی؛ که پای دردِ تو، نشستند… که پای دردِ تو، نشستند…
کلام شد؛ گلوله باران! به خون کشیده شد، خیابان…
ولی کلامِ آخر این شد؛ که جانِ من، فدای ایران…
تو ماندی وُ زمانه، نو شد
نظرات