هیچم | همایون شجریان

هیچم

نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!
نه ز بادم و نَزآتش که نواده ی زمینم!
منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نزنم نمک به زخمی که همیشگی ست، باری
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
نه فرشته ام، نه شیطان

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *