بی تو | فریدون آسرایی

بی تو

من همینـم بی تو
سایه ای سردرگُم
بیخیال دُنیا، نااُمید از مردُم
من همینــم یادی، از نفس اُفتاده
با پَری خون آلود
در قفس اُفتــاده
عَطر آوازم را میتِکانم در باد
خسته ام از دیــوار! خسته ام از فریــاد
عَطر آوازم را میتِکانم در باد
خسته ام از دیــوار! خسته ام از فریــاد
من همینــم بی تو
آرزویی ناچار
تکه اَبری تنها، سنگی از یک دیوار
ساده باشم یا نه! وقتی یادم تنهاست
بی تو بودن دشوار
با تو بودن رویاست
بی تو سرگردانم!! در مَداری گُمــنام
میگُریــزم از خود! عاشقی ناآرام
بی تو سرگردانم!! در مَداری گُمــنام
میگُریــزم از خود! عاشقی ناآرام

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *