یه زن | فرزاد فرزین

یه زن

تو روشن می کنی خورشید و هر روز
تو هر شب توی جلد ماه میری
بگیر دستامو محکم تا نیافتم
زمین میلرزه وقتی راه میری
دلم با خنده ی تو گرم میشه
تو روزهای که دنیا سرد باشه
تو رو حس می کنم
میفهمم اینو
یه زن می تونه گاهی مرد باشه
یه زن می تونه گاهی مرد باشه
نمی ترسم از اینکه پیر می شین
از این که زندگی بی مرد میره
تمام ساعات ها تسلیم می شن
کنار تو زمان برعکس میره
تو چشمات عکس یک دنیا می افته
تو اون چشمای ناز مثل شیشه
مراقب باش پلکات و نبندی
حواسم با یک چشمک پرت می شه
تو روشن می کنی خورشید و هر روز
تو هر شب توی جلد ماه میری
بگیر دستامو محکم تا نیافتم
زمین میلرزه وقتی راه میری
دلم با خنده ی تو گرم می شه
تو روزهای که دنیا سرد باشه
تو رو حس می کنم
میفهمم اینو
یه زن می تونه گاهی مرد باشه
یه زن می تونه گاهی مرد باشه

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *