چشمهایم را میبندم | دنگ شو

چشمهایم را میبندم

دیده میبندم که شاید حجاب تاریکی گشاید
به خاطرم نقش تو آید
بگریزد اما چون نقش رویا
ز چشم من گذشته ها
رفتیو اشک غم میرود از
دیده‌ام بی تو به دامن
مانده چون سایه‌ها
درهمو ناآشنا،یاد تو با من
گردش زمان میان ما پرده بسته
روی چهره‌ها غبار دوری نشسته
گردش زمان میان ما پرده بسته
روی چهره‌ها غبار دوری نشسته
میزند گاهی،برق کوتاهی
در شب تارم،شعله ی آهی
آتشم نشانه‌ای آشنا دارد
از غروب عشق ما نکته ها داند
عشق آتشین من رفته از یادم
در سکوت بیکران خفته فریادم
دیده میبندم که شاید حجاب تاریکی گشاید
به خاطرم نقش تو آید
بگریزد اما چون نقش رویا
ز چشم من گذشته ها
میزند گاهی،برق کوتاهی
در شب تارم،شعله ی آهی
آتشم نشانه‌ای آشنا دارد
از غروب عشق ما نکته ها داند
عشق آتشین من رفته از یادم
در سکوت بیکران خفته فریادم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *