غزل غزل | آرمان گرشاسبی

غزل غزل

در دام توام تو بیا که مرا ببری
کی میشود از تو به من برسد خبری
حالا که شکار توام چه رها شدنی
بی تو به کجا بروم به چه بال و پری
غزل غزل میرقصم نفس نفس میخوانم
اگر شبی بنشینی که داغ دل بنشانم
به موجی از گیسویت شبی پریشانم کن
بر آتشم کولی شو برقص و ویرانم کن
رویایت در من تا جان میگیرد
جانم میبخشد باران میگیرد
غزل غزل میرقصم نفس نفس میخوانم
اگر شبی بنشینی که داغ دل بنشانم
به موجی از گیسویت شبی پریشانم کن
بر آتشم کولی شو برقص و ویرانم کن

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *