لحظه های سرد | علیرضا روزگار

لحظه های سرد

منو نشناختی و رفتی خیالت جمع، نمی میرم
فقط از بودنم تو این شب آشفته دلگیرم
منو نشناختی و رفتی خیالت جمع، نمی میرم
فقط از بودنم تو این شب آشفته دلگیرم
اگه تو بی کسی باشم اگه تنهایی شه سهمم
نمیگم پیش من برگرد زبونت رو نمی فهمم
چقدر بستم چشامو رو تموم لحظه های سرد
نمیدونی چقدر سخته پشیمونی برای مرد
نمیدونی چقدر تلخه که دنیاتو بلرزونه
تو رو از بردن اون چیزی که داری بترسونن
نمیدونی چقدر سخته
فقط کاشکی میدونستی چرا انقدر بی تابم
واسه تنها شدن نیست،من یه عمره اهل مردابم
تو که اینو میدونستی به پاش بیافته دیونم
نترسونم از این رفتن بمونی هم ،نمیمونم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *