تصنیف سرو روان | علیرضا قربانی

تصنیف سرو روان

بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم چه کنم
زلف ِ سنبل چه کشم چاره ز سوسن چه کنم
آه کز طعنه ی بدخواه ندیدم رویت
آه کز طعنه ی بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آیینه ام روی زآهَن چه کنم
برو اِی ناصِح و بر دُرد کِشان خُرده نگیر
کارفَرمای قَدَر می کند این من چه کنم
برو ای ناصِح و بر درد کِشان خرده نگیر
کارفَرمای قَدر می کند این من چه کنم چه کنم
مَدَدی گر به چراغی نکند آتش ِ طور
چاره ی چاره ی تیره شب وادی ایمن چه کنم
آه کز طعنه ی بدخواه ندیدم رویت
آه کز طعنه ی بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آیینه ام روی زآهَن چه کنم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *