برخیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بوم دوست پرواز کنند
هر جا که بود دری به شب بربندند
الا در دوست را که شب باز کنند
یا مولا دلم تنگ اومده
شیشه دلم ای خدا زیر سنگ اومده
یا مولا دلم تنگ اومده
شیشه دلم ای خدا زیر سنگ اومده
ای سرّ تو در سینه هر صاحب راز
پیوسته در رحمت تو بر همه باز
هر کس که به درگاه تو آید به نیاز
محروم ز درگاه تو کی گردد باز
یا مولا دلم تنگ اومده
شیشه دلم ای خدا زیر سنگ اومده
یا مولا دلم تنگ اومده
شیشه دلم ای خدا زیر سنگ اومده
غمناکم و از پیش تو با غم نروم
جز شاد و امیدوار و خرم نروم
از درگه همچون تو کریمی هرگز
محروم کسی نرفت و من هم نروم

نظرات