طوفان | علیرضا افتخاری

طوفان

امشب اگر یاری کنی ای دیده توفان می کنم
آتش به دل می افکنم ، دریا به دامان می کنم
امشب اگر یاری کنی ای دیده توفان می کنم
آتش به دل می افکنم ، دریا به دامان می کنم
می جویمت ، می جویمت با آن که پیدا نیستی
می خواهمت ، می خواهمت هر چند پنهان می کنم
می جویمت ، می جویمت با آن که پیدا نیستی
می خواهمت ، می خواهمت هر چند پنهان می کنم
زندان صبر آموز را در می گشایم ناگهان
پرهیز طاقت سوز را یکسر به زندان می کنم
زندان صبرآموز را در می گشایم ناگهان
پرهیز طاقت سوز را یکسر به زندان می کنم
یا عقل تقوا پیشه را ، از عشق می دوزم کفن
یا شاهد اندیشه را ، از عقل عریان می کنم ، از عقل عریان می کنم
می جویمت ، می جویمت با آن که پیدا نیستی
می خواهمت ، می خواهمت هر چند پنهان می کنم
می جویمت ، می جویمت با آن که پیدا نیستی
می خواهمت ، می خواهمت هر چند پنهان می کنم
یا عقل تقوا پیشه را ، از عشق می دوزم کفن
یا شاهد اندیشه را ، از عقل عریان می کنم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *