تازه به تازه | علیرضا افتخاری

تازه به تازه

بسته دلم به موی تو تازه به تازه نو به نو
بوسه زنم به روی تو تازه به تازه نو به نو
طعنه زند به مشکلات خنده زند بر او گلاب
زلف حریرگون تو تازه به تازه نو به نو
بسته دلم به موی تو تازه به تازه نو به نو
بوسه زنم به روی تو تازه به تازه نو به نو
اشک عشق روی تو قالیه روز روی تو
جنت ماست روی تو تازه به تازه نو به نو
تازه به تازه نو به نو
ای بت گل عزار من ای دل بی قرار من
هست در آرزوی تو تازه به تازه نو به نو
بسته دلم به موی تو تازه به تازه نو به نو
بوسه زنم به روی تو تازه به تازه نو به نو
ای مه پرده دار من ای خوبی جان زار من
میل دل است سوی تو تازه به تازه نو به نو
تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم
این دل من شده است غم وانچه بگفت آن شده است
گفت چرا نهان کنی عشق مرا گر عاشقی
من ز برای این سفر شهره عاشقان شدم
این همه ناله های من عجز من همه از اوست
کز می لبش بیدل و بی زبان شدم
بسته دلم به موی تو تازه به تازه نو به نو
بوسه زنم به روی تو تازه به تازه نو به نو

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *