صبح نام تو | علیرضا افتخاری

صبح نام تو

طی شد عمر بی حاصلم
حل نشد مشکلم
ای خدا ای خدا
غرق موج خون شد دلم
گم شده ساحلم
ای خدا ای خدا
روزی صدایت می شنیدم
پر به کویت می کشیدم
زیر بالم آسمان ها بود
اکنون که در دام زمینم
مرغ خاکستر نشینم
بال پروازم دگر فرسووود
به حیرتم چه شد که آسان
شدم حریص رنگ و بوها
اسیر دام آرزوها
خدای من بگیر دستم
که با شب درون ستیزم
به صبح نام تو گریزم
طی شد عمر بی حاصلم
حل نشد مشکلم
ای خدا ای خدا
غرق موج خون شد دلم
گم شده ساحلم
ای خدا ای خدا نگارا
ببین بی قرارم
به جز تو پناهی ندارم
اگر تو ز پیشم برانی
بگو تا کجا رو بیارم نگارا
ببین بی قرارم
به جز تو پناهی ندارم
به جز تو پناهی ندارم
روزی صدایت می شنیدم
پر به کویت می کشیدم
زیر بالم آسمان ها بود
اکنون که در دام زمینم
مرغ خاکستر نشینم
بال پروازم دگر فرسوووود
طی شد عمر بی حاصلم
حل نشد مشکلم
ای خدا ای خدا
غرق موج خون شد دلم
گم شده ساحلم
ای خدا ای خدا

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *