موج سرگردان | علیرضا افتخاری

موج سرگردان

شب سری به میخانه زدم بوسه به پیمانه زدم
راز دل چو گفتم به سبو اشک من گره شد به گلو
ناله در دل شکستم تا نگویی که مستم
شکوه می کنم از غم تو با چشم سیاهت
لحظه ز دل نمی رود یاد نگاهت
ای عزیز غایب ز نظر ستاره بزم هنر
ناله در دل شکستم تا نگویی که مستم
چون موجی سرگردان در آغوش توفان
گذشتم گذشتم گذشتم از تو
که روزها که افسانه گشتم از تو
تا بی تو به میخانه گذارم نگذارم
لب بر لب پیمانه گذارم نگذارم
تو شمعی و من در هوس شعله عشقم
این شعله به پروانه گذارم نگذارم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *