غزل سبز | علیرضا افتخاری

غزل سبز

غرق گل باد هوای شب شیداییتان
چه قشنگ است فروغ دل دریاییتان
ساعت سبز سخاوت به شما می بارد
به همان راز و نیاز دل سوداییتان
ساعت سبز سخاوت به شما می بارد
به همان راز و نیاز دل سوداییتان
به خدا لحظه مهتابی چشمان شما
یادگاریست از آن سیرت رویاییتان
سرّ چشمان سفر کرده به دریای جنون
مانده در پرده آن قلب اهوراییتان
سرّ چشمان سفرکرده به دریای جنون
مانده در پرده آن قلب اهوراییتان
غرق گل باد هوای شب شیداییتان
چه قشنگ است فروغ دل دریاییتان
ساعت سبز سخاوت به شما می بارد
به همان راز و نیاز دل سوداییتان
ساعت سبز سخاوت به شما می بارد
به همان راز و نیاز دل سوداییتان
قدم سبز شما رو به ملائک می رفت
چه غریب است سفرهای تماشاییتان
چه غریبانه نوشتید به دیوان غزل
غزلی سبز از آن خصلت دریاییتان
چه غریبانه نوشتید به دیوان غزل
غزلی سبز از آن خصلت دریاییتان
غرق گل باد هوای شب شیداییتان

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *