چشم به راه | علیرضا افتخاری

چشم به راه

دو چشم بر راه در دارُم خدایا عزیزی در سفر دارُم، دارُم خدایا
همه میگن عزیزت کی میایه به دل شوق دگر دارُم، دارُم خدایا
گل زردُم، همه دردُم، ز جفایت شکوه نکردُم
تو بیا تا دور تو گردُم
ای یار جان، ای یار جانی
دوباره بر نمی‌گردد دیگر جوانی
بیا جانا که تا جانانه باشیم
یکی شمع و یکی جان، جان، پروانه باشیم
یکی موسی شویم اندر مناجات
یکی جارو کش می، می، میخانه باشیم
گل زردُم، همه دردُم، ز جفایت شکوه نکردُم
تو بیا تا دور تو گردُم
ای یار جان، ای یار جانی
دوباره بر نمی‌گردد دیگر جوانی
از اینجا تا به بیرجند سه گُداره
گُداره اولی جان، جان، نقش و نگاره
گُداره دومی مخمل بپوشم
گُداره سومی جان، جان، دیداره یاره
گل زردُم، همه دردُم، ز جفایت شکوه نکردُم
تو بیا تا دور تو گردُم
ای یار جان، ای یار جانی
دوباره بر نمی‌گردد دیگر جوانی

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *