آواز گل فریاد | علیرضا افتخاری

آواز گل فریاد

گل فریاد در نایُم اسیره
اسیر پنجه‌ی خشک کویره
از آن ترسم که ابر سرخ طوفان
به بارش آیه هنگامی که دیره
شب طوفانی و ساحل چه دوره
چراغ برج بندر سوت و کوره
چه خوبه بعد مرگ من بگویند
نهنگی مُرده و دریاش گوره
سخنها دارم از دست تو بر دل
ولیکن در حضورت بی زبانم
اگر تو سرو سیمین تن بر آنی
که از پیشت برانی مُو بر آنُم
که تا هستم خیالت می‌پرستُم
اگر رفتم سلامت می‌رسانم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *