نفس نفس | احمد سلو

نفس نفس

میبینی حالا شبیه من دورو ور تو پر خب فقط من احمقم که شبا تا خود صبح
دارم زجه میزنم با استرس کاری دلمو خوش کردم فقط به یک اس ام اس خالی
یادش بخیر چه خاطراتی با من تو داشتی ته همه چیو دیدم وقتی قالم گذاشتی
من به خیال خودم گفتم از این نمیخورم گفتم آخرین نفره دیگه زمین نمیخورم
ولی خدایی تو ببین به چه روزی افتادم صبح تا شب منتظر یه دونه میس کالم
منی که به خاطرت قید هرچی طرفدار زدم یه جوری حرف میزد انگاری طلب داره ازم
اینقد بهونه میگرفت تا به جدایی میرسید میگفت مجاز نیستی تو به جایی نمیرسی
باشه هرچی تو بگی ما که عددی نبودیم شاید مشکل اینجاست آدم عوضی نبودیم
با تو یه ثانیه برام انگار یه عمر دیگه بود وقتی رسیدی عشق تو از سر من پریده بود
آهای غریبه با توام نفهمیدی چی کشیدم یه یادگاری از تو بود به هرچی که میرسیدم
گفته بودی که عشقمو پای هوس نمیبری گفتی تو آغوش کسی نفس نفس نمیزنی
اما صدای نعره هات به گوش آسمون رسید با لحن تیز خنده هاش رو رگ آبروم کشید
هی دلت خیلی واسه خاطرم میسوزه ولی مزاحم الان همون آدم دیروزه
می گفت از وقتی اومدی طعم خوشی رو چشیدم تو که میشناسی منو بد کسیو نمیگم
یادته شبا میگفتی پیشم بودی کاش حالا بوی اونو میدی همین دیشب بودی باش
اینا تقصیر تو نیست از بخت بد منه که تو آغوش یکی دیگه دست و پا میزنی
چجوری دلت اومد لعنتی حرفی بزن پس تو نیستی ببینی چقد روزا کشنده است
با زخم زبوناش منو شکنجه میداد گفتی خونوادم میگن اصلا بهم نمیاین
با لحن خنده همیشه حرفاتو میزدی خوشحالم با یاد من دیگه از خواب نمیپری
دیگه نمی پرسه کجایی و کی میرسی خونه ازین حرفا گذشته این ته قصه مونه
گفته بودی که عشقمو پای هوس نمیبری گفتی تو آغوش کسی نفس نفس نمیزنی
اما صدای نعره هات به گوش آسمون رسید با لحن تیز خنده هاش رو رگ آبروم کشید

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *