دزد و پلیس | احمد سلو

دزد و پلیس

خودتو با این و اون بالا نکش جوگیر نشو منو با چیزایی که نداری تهدید نکن
با کلمه هام مثه تو رو میشونم سرجاش زشته داش کاره ما رو میخونی همه جا
دارم میام بالا سرت نفستو حبس کن پس خوابو میگیرم از چشات ترجمش کن تجربش کن
یاد بگیر خودت باشی و بس نرو از دیواری بالا که مال کسه دیگس
یکم نمک میریزم میخوام شورتر بشه کورتر بشه هرکی چشه دیدن نداره
رپا با من قراره بشه کودتای تو دودمای حریف میام بالا سرت خاموشی و خاموش تر شی
تو هم با فوهش هر چی داری سرهمش کن سرو تهش کن پاس بده به خودم
همه داستانای تو هم مثل دزد و پلیسه اقا دزده باید خودش برسه
تو نمی رسی به گردم با کلماتم میجنگم به کارای تو میخندم پس در دهنتو میبندم
تو یه مخاطبی کار خودتو سخت نکن لابه لای شعر و کلمه های ما دست نکن
دم اونی گرم که همیشه پشتم وایساد مثل دیوار اهنی که به رشدم فاز داد
هنوز موندی تو کف ترک ثانیه ها چون که همیشه میزونم مثل قافیه هام
قد دهنت نبود کارم خفت میکنه حرفام سنگینه مثل تو رو لگد میکنه
ارزوهاتو ننویس مخت عقب میمونه بهزاد کارش اینه شعرشو با سند میخونه
داریم میریم جلو نمیرسی به ما تو هیچوقت تو رو ادب میکنم با یه ماچ و نیشخند
ببین داداش اینا تفریحات سالمه جلو نیا چون نمیخوری به سابقم
اینم برمیگرده به تلاش ده سال پیشم نمیذارم دیگه کلمه هام دستمالی شن
جایی که من وایسادم زیاده ارتفاع تو هم یاد بگیر مسیرو نری اشتباه
حالا هم دیس دیس کن مثل مار زنگی منم فاز میگیرم واسه کار بعدی
تو نمی رسی به گردم با کلماتم میجنگم به کارای تو میخندم پس در دهنتو میبندم

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *