دیگه هی نشین اشک نریز اون مال تو نیست که حالا که اون رفته حیف چشمای تو خیس شه
دیگه قلبتو اسیر هر کسی نکن وقتی که تنها بشه بازم دنبالت میگرده
مگه کجا داری میری کم تر برس به خودت گفتی آرایش غلیظمم به عشق توئه
همش ظاهر کار بود چشام بازم خیره میشه به ساعت تو راحت با یه آدم دیگه
داری قدم میزنی عین خیالتم نیست تو اون شلوغی دلت جایی برای من نیست
داری پز چی رو میدی پز هرزه گری هاتو منو ببخش که نداشتم قصد بدی با تو
ازت نفرت دارم طبق عادته میخونم الان کنار اون خیالت راحته میدونم
این که همه جوره میمونه و تکیه گاهت شده فکرش نمیزاره یادی از عشق تو بکنه
همیشه چشامو بستم رو کثافت کاریات خودت میدونی چی میگم نگو یادت نمیاد
از حرفای من واسه خودت قفس ساختی عشق بی گناهمونو پای هوس باختی
دیگه هی نشین اشک نریز اون مال تو نیس که حالا که اون رفته حیف چشمای تو خیس شه
دیگه قلبتو اسیر هر کسی نکن وقتی که تنها بشه بازم دنبالت میگرده
چشام خشک شده قلم کار اشکو میکنه داره مینویسه میگه ازت هر چی میدونه
عشقت باطل شده خودم مهرشو زدم حالا فاصله ها میگن تو هم دور شدی ازم
همه دقایق وجودم از حسرت پره چشمامو ببین که پر از حسرت شده
پس از خودت مینویسم غریبه نیستش برو عشقتو ببر واسه همونا پیشکش
الان چن وقتیه بهم سر نمیزنه تیغ نفرته علف هرزو میزنه
دلم پره ازش نگو انقدر نفرتی نخون بزار خالی کنم خودمو از عشقی که از اون
چیزی نمونده برام به جز ته مونده هاش خودش با من بود ولی کاراش شیشه خورده داشت
منم شکسته شدم مثل شیشه خورده هاش
نظرات